وقت ناهار که میشود…
کاش میشد دو واژه خوب و بد را هرگز در کنار هیچ غذا و هیچ کدام از وعدههای غذایی از جمله ناهار به کار نبریم. این کلمات نمیتوانند به خوبی مفهومی که باید از یک وعده غذایی خوب یا یک وعده غذایی بد استنباط شود را به ما برسانند. مردم معمولا این طور میگویند که «اوه، امروز یک وعده سالاد برای ناهار خوردم و الان احساس سبکی و خوشحالی دارم»، یا این که «استفاده از شکر آسیب زننده و بد است» و یا مثلا این که «امروز به جای ناهار یک عدد دونات خوردم و احتمالا قرار است دل درد بگیرم».
بیایید برای یک بار هم که شده بیخیال شعار دادن شویم. کافی بروید و در گوگل عبارت غذای مضر را جستوجو کنید، تا با فهرستی از غذاهایی مواجه شوید که هر روز از آنها تغذیه میکنید و شاید برایتان جالب باشد که بدانید حتی نویسنده آن مقالهها نیز از همان غذاها تغذیه میکند.
آیا با این تعاریف میتوانیم هرچیزی را بهعنوان ناهار میل کنیم؟
خودتان چه فکر میکنید، قطعا اگر ده روز پشت سر هم دونات را بهعنوان غذای ناهار خود انتخاب کنید، دچار ضعف خواهید شد، درست همانطور که اگر یک ماه، هر روز همراه با وعده ناهار خود گوشت نیز میل کنید، احتمالا دچار بیماری نقرس میشوید. پیشنهاد ما این است که به جای درگیر کردن خودتان یا کودکانتان با مفاهیمی تحت عنوان وعده غذایی بد یا وعده غذایی خوب، خودتان اعتدال را در هرچیز رعایت کنید. فارغ از این که چه غذایی خوب است و چه غذایی بد، خودتان تصمیم بگیرید که قرار است برنامه غذاییتان به چه شکل باشد.
رای مثال چه اشکالی دارد اگر خوردن دسرهای پر از شکر را به روزهای آخر هفته محدود کنید، تصمیم بگیرید دیگر در خانه خودتان نوشیدنی گاز دار مصرف نکنید و یا حتی یک یا چند روز در هفته را به گیاهخواری اختصاص دهید. شما باید از خوردن تک تک وعدههای غذایی خود، لذت ببرید و در صورت نیاز در طول یک روز، تمام چهار وعده غذای اصلی شامل صبحانه، ناهار، عصرانه و شام را میل بفرمایید. این در حالی است که اضافه کردن پیشوند خوب یا بد به غذاها و وعدههای غذایی، لذت غذا خوردن را از شما میگیرد.
این که شما نمیتوانید خود را محدود کنید، اصلا بد یا اشتباه نیست، در این حالت شما میتوانید از راه حل جایگزین برای محدودیت استفاده کنید و این راه حل اضافه کردن وعدههای روتین به برنامه غذایی است.
به کار بردن لفظ خوب یا بد
تحقیقات روانشناسان ثابت کرده که به کار بردن لفظ خوب یا بد، پیش از نام خوراکیهایی که کودکان مصرف میکنند، میتواند آثار مخربی روی سلامت روان کودکان بگذارد. زمانی که شما به کودک خود میگویید که شکر یک غذای بد است و یا این که خوردن دونات یا مربا بهعنوان ناهار کار بد و اشتباهی است، کودک به جای این که صفت بد را به غذا نسبت دهد، به خودش نسبت میدهد و اینگونه نه تنها از غذا خوردن لذت نمیبرد، بلکه خوب بودن یا بد بودن خود را در گرو غذاها و خوراکیهایی که مصرف میکند میبیند.